هرچه به انتخابات سال۹۲ نزدیکتر میشویم، بحثهای بسیاری پیرامون باید و نبایدهای نامزدهای انتخاباتی و گروههای درگیر در این آوردگاه بیشتر از گذشته مطرح میشود. در این میان آنچه بیشتر از هر زمان دیگری در حال فراگیری است، بحث بداخلاقیهای سیاسی- انتخاباتی است که آسیبهای زیادی را هم با خود برای نظام و مردم به دنبال دارد. این در حالی است که بیش از۲۰ نفر از چهرههای مطرح سیاسی حضور احتمالی خود در انتخابات پیش رو را مطرح کردهاند؛ موضوعی که برای خود رکوردی بیسابقه به حساب میآید. به گزارش موج حضور، عبدالوحید فیاضی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نماینده مردم نور در این باره با «جوان» به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میآید. یکی از مطالبات رهبری درباره انتخابات ۹۲ این بود که افرادی در کسوت نامزد انتخاباتی سال ۹۲ در عرصه حضور پیدا کنند که شایستگی و توانمندی لازم را داشته باشند (نقل به مضمون) این در حالی است که در طول ماههای اخیر بیش از ۲۰ گزینه برای نامزدی در آوردگاه پیش رو مطرح شدهاند، ارزیابی شما از این حجم کاندیداها ( هرچند احتمالی است) چیست؟
در ارتباط با نامزدهای احتمالی باید گفت طیفهایی که امروز در کشور وجود دارند همه آنها به نوعی اعلام آمادگی کردهاند که در این عرصه حضور پیدا کنند، از اصولگرایان گرفته تا جریان اصلاحات و نیروهای مستقل و فتنه و انحراف. منتها احساس بنده این است که قطببندیهایی که در آینده انتخابات وجود دارد قطببندیهایی است که چندگانه است و یک قطب آن جریان اصولگرایان، یک قطب جریان اصلاحات، یک قطب هم وابسته به حاکمیت یا دولت فعلی است و افراد دیگری هم که در حاشیه هستند در این بین مطرح میشوند که احتمال دارد در عرصه انتخابات شرکت کنند. هر کدام از نامزدهای این طیفها در حال حاضر فضای انتخاباتی کشور را رصد میکنند و با نگاهی که به تحولات آتی کشور دارند میخواهند یک تصمیم درست و مثبتی را بگیرند تا در انتخابات پیروز میدان شوند. در هفتههای آینده قطعاً گروهها و جریانهای سیاسی در مورد مصادیق هم بحثهای مهمی را میخواهند انجام دهند که تمام اینها نشاندهنده پویایی و نشاط انتخاباتی – سیاسی در کشور است و این یک امتیاز مهم برای جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید. این تعداد افراد یا نامزد احتمالی - که شما هم به آن اشاره کردید - از جهتی خوب است و از جهتی هم شاید بد باشد. از بطن اخبار رسانهها چنین برداشتی میتوان کرد که نامزدها تعدادشان بسیار زیادتر از حد معمول است. دیدگاه مثبت و بازی که جمهوری اسلامی ایران نسبت به انتخابات دارد و نگاه عدالت محورانهای که نسبت به افراد و گروهها دارد باعث شده است که افراد بسیاری بتوانند خود را به عرصه رقابت بکشانند. در این انتخابات هم مثل سایر انتخاباتها همه افراد و گروههایی که علاقهمند به تأثیرگذاری در حوزههای اجرایی کشور و مشارکت عمومی هستند این بار هم با وسعت نظر جمهوری اسلامی ایران و شخص رهبر انقلاب خود را ملزم به حضور در این عرصه دیدهاند و نشان میدهند که در این مرز و بوم دموکراسی و مردم سالاری دینی در همه ابعاد خود مورد توجه است. این یک امتیاز برای نظام ما است که زمینه را برای حضور همه افراد و گروههای سیاسی آماده میکند تا در این آوردگاه حضور پیدا کنند و در انتخابات گذشته برای کسی ممانعتی وجود نداشت و در این انتخابات هم قطعاً همینگونه خواهد بود این هم یکی از تفاوتهای نظام ما با سایر کشورهای دنیاست. به هر حال این تعداد کاندیدا میتواند یک گام مثبت به جلو باشد و نشاندهنده وسعت نظر نظام جمهوری اسلامی ایران است. خب چرا در این بین هم برخی (که تعدادشان هم اندک است) به گفته خودشان احساس تکلیف میکنند و اعلام کاندیداتوری میکنند در حالی که سابقه آنچنانی در کارنامه سیاسی - اجرایی آنها به چشم نمیخورد. این مخالف با آن چیزی نیست که رهبری در این باره میفرمایند؟ بنده حرف شما را قبول دارم، هر کسی نباید به خودش اجازه بدهد در چنین فضایی وارد بشود چون جایگاه و منزلت ریاست جمهوری بیش از آن است که برخی از افراد که سابقه و گذشته آنچنانی در حوزه مدیریت کلان کشور ندارند در آن حضور پیدا کنند. بالاخره پست ریاست جمهوری جایگاهی است که افراد با سابقه مناسب در سطوح مختلف مدیریتی باید در آن حضور پیدا کنند و برخی از دوستان که سابقه کمی در این حوزه دارند یا سابقه آنها در سطوح میانی یا پایینی کشور بوده نباید به خود اجازه دهند که در آوردگاه ۹۲ یا حتی بحثهایی که ماهها قبل مطرح میشود حضور پیدا کنند. جایگاه ریاست جمهوری، همانطور که عرض کردم. جایگاه بسیار رفیع و با اهمیتی است و برخی به شرایط و اهمیت این جایگاه آگاه نیستند یا اینکه خودشان را به ناآگاهی میزنند تا بلکه به نوایی در این وادی برسند و این خیلی به اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران کمک نمیکند بلکه زمینه تخریب و هجمه از سوی دشمنان داخلی و خارجی و رسانههای بیگانه را فراهم میکند. رجال سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعریف واضح و مشخصی دارد و افرادی که خود را با آن شرایط قابل جمع میدانند باید در این عرصه حضور پیدا کنند و این افراد باید چهره ملی و اثرگذار در حوزههای مختلف بوده باشند و مردم با نام و عملکردشان به خوبی آشنا باشند. برای یک فرد گمنام احتمال اینکه بتواند با مردم ارتباط برقرار کند وجود ندارد و در کنار آن تا ماهها خط او اشتباه داشته باشد تا بتواند خود را به نوعی پیدا کند. اگر چه این از برکات نظام جمهوری اسلامی ایران است که هر کسی میتواند در انتخابات به عنوان نامزد شرکت کند اما نباید برخی از دوستان که سابقه چندانی در مدیریت کلان ندارند به خود اجازه دهند که در این زمینه حضور داشته باشند. این را هم باید یادآور شد که اکثر دوستان اصولگرا که بحث نامزدی آنها مطرح است، قابلیت و شایستگی لازم را برای ریاست جمهوری دارند و بحث بنده یک موضوع کلی است و شخص یا فرد خاصی را در بر نمیگیرد.
پس چرا اصولگرایان با تعدد کاندیدا مواجه هستند، آیا این تعدد نفرات زمینه شکست طیف اصولگرا را فراهم نمیکند؟ این تعدد کاندیدا در جریان اصولگرایی نشان میدهد که افراد یک نوع احساس لیاقت در خودشان میبینند و این ایرادی ندارد. اما در مجموع باید گفت این به نفع کلیت اصولگرایان نیست و جریان اصولگرایی باید به هر شکل ممکن ائتلاف فراگیر و منسجمی صورت بدهد تا از پراکندگی نامزدها که آسیبهای فراوانی را میتواند به همراه داشته باشد جلوگیری کند. بسیاری از دلسوزان و وفاداران به نظام و رهبری نیز نظرشان این است که اصولگرایان با چند کاندیدا در عرصه انتخابات ۹۲ حضور پیدا نکنند چون شرایط این انتخابات بسیار حساس و با ادوار گذشته بسیار متفاوت است. برای همه آنهایی که در شکلگیری، پیروزی و تداوم انقلاب بزرگ ملت ایران در طول نیم قرن اخیر نقش داشتهاند، بدیهی است که یکی از ارکان موفقیت و به ثمر رسیدن همه تلاشها و مجاهدتها، همگرایی و وحدت کلمه است. اهمیت وحدت تا بدانجایی است که در کمتر کلام و توصیهای از بزرگان انقلاب اسلامی است که به این مهم تأکید نشده باشد. حضرت امام(ره) به عنوان منادی وحدت در اظهارنظرهای خود بارها ملت، مسئولان و جریانهای سیاسی را به پایبندی به اصل وحدت توصیه کردهاند. ایشان وحدت را «رمز پیروزی» دانسته و خطاب به مسلمانان عالم اعلام میدارد: «ای مسلمانان جهان و ای پیروان مکتب توحید رمز تمامی گرفتاریهای کشورهای اسلامی، اختلاف کلمه و عدمهماهنگی است و رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی است. . . » با توجه به وضعیت حساس انقلاب اسلامی در مواجهه با استکبار جهانی و با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، بار دیگر ضرورت حفظ وحدت در جامعه برای عبور از سد تحریمها و فشارها و توطئه و ترفندهای دشمنان در انتخابات آتی، دوچندان شده است. در انتخابات آتی جریانهایی به عنوان رقیب جریان اصولگرایی، به طور جدی در تلاشند تا گفتمان اصولگرایی را به حاشیه برانند و با به دست گرفتن کرسی ریاست جمهوری، گفتمان خود را فراگیر کنند؛ گفتمانهایی که مبتنی بر نگاه اصولگرایی، انحرافات و زوایای جدی با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و آرمانها و رهنمودهای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری دارد و بدیهی است که حضور متکثر اصول گرایی در انتخابات، منجر به شکست خواهد شد. در این بین، هر اقدامی که به وحدت اصولگرایی مدد رساند، ستودنی است و هر اقدامی که موجب واگرایی و دستهدسته شدن اصولگرایان شود نیز باید مورد تقبیح قرار گیرد. این را هم باید اضافه کرد که ثابت شده که اگر نیروهای حزباللهی که مورد اطمینان مردم هستند به صورت جدی به میدان بیایند، آنچه مطلوب است محقق میشود، همانطور که دیدیم در دور نهم انتخابات ریاست جمهوری محقق شد. امسال در شرایطی انتخابات را برگزار میکنیم که دشمنان در آن سوی مرزها خواستار عدمحضور یا شرکت ضعیف مردم در انتخابات هستند. عدهای در این میان با زبان بیزبانی تلاش میکنند به مردم اینگونه القا کنند که رأی شما مردم ارزش و تاثیری ندارد و شما چه رأی بدهید و چه رأی ندهید، فرقی در نتیجه انتخابات نمیکند. ارزیابی شما از ائتلاف شکل گرفته در جریان اصولگرایی که به نام ۱+۲ معروف است، چیست؟ هرچند تا الان ائتلاف مذکور به نتیجه خاصی نرسیده است اما باید همگی کاندیدای احتمالی جریان اصولگرایی به این ائتلاف تن بدهند، این حرکت نوظهور برای وحدت اصولگرایی که از آن با عناوین مختلفی از جمله الگوی ۱+۲ یاد کردهاند، گام اولی برای حرکت در مسیر وحدت است. شاید این الگو، کاملترین نمونه برای وحدت نباشد و بتوان نمونههای دیگری را نیز طراحی کرد، اما مسئله آن است که نقدها و انتقادات به الگوی مذکور باید در جهت تکمیل و حرکت به سمت وحدت مطرح گردد. این مسئله آنجایی اهمیت بیشتری مییابد که فراموش نکنیم فرصت چندانی تا انتخابات باقی نمانده و فرآیند هماهنگسازی نیز زمان زیادی را خواهد گرفت. در این میدان، رسانههای جریان اصلاحطلب، حلقه انحرافی، فتنهگران، ضدانقلاب و غرب نیز وارد میدان شدهاند تا با تخریب نمونه وحدت اصولگرایان، مانع شکلگیری آن گردند، کافی است مروری روزانه بر این پایگاهها داشته باشیم تا مشاهده گردد که چطور این رسانهها که از وحدت اصولگرایان در انتخابات آتی نگرانند، در نقد و تخریب آن سیاهنویسی میکنند. اقدام تأسفبرانگیز در این میان، اظهاراتی است که متأسفانه با نگاههای مغرضانه و منفعتطلبانه از سوی برخی افراد و گروهها ایراد میگردد و دستمایه بهرهبرداری بیگانگان میشود. این در حالی است که مخالفان، نه تنها خود ایدهای برای جایگزینی ارائه ندادهاند، بلکه حاضر نیستند در کنار نقاط ضعف الگوی ۲+۱ به نقاط قوت آن نیز توجه و اشاره کنند. وحدت و همگرایی معتقدان به گفتمان اصولگرایی حول محور اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی، امروز ضرورت تاریخی است که نباید از اهمیت آن غفلت ورزید و بیتوجهی به آن، خساراتی برای مسیر انقلاب به همراه خواهد داشت که جبران آن بسیار دشوار خواهد بود. این را هم باید گفت که باید در انتخابات شرکت کنیم تا پایدار و جاودانه بمانیم. آن رأی که جاودانه ماندن را تضمین میکند، رأیی است که آگاهانه باشد. رأیی بر مدار عقلانیت و عشق و نه بر مدار پول و تطمیع. باید انتخابات را با شرکت جدی و فعالانه خود پاس بداریم. اکنون که این قدرت بزرگ، یعنی قدرت انتخاب دردستان ماست، باید از آن استفاده کنیم و با مطالعه و دقت، انتخاب درست داشته باشیم. باید فردی را انتخاب کنیم که خدمتگزار مردم باشد. مردم کسی را نمیخواهند که تنها حرف بزند و شعار بدهد. مردم کسی را میخواهند که ازحقوقشان دفاع کند. سخنور واقعی آن کسی است که از زبان مردم سخن بگوید و درد مردم را ترجمه کند. همان مردمی که به تعبیر امام خمینی از مردم زمان رسول الله هم برترند. همان مردمی که ستارههای سرخ شهیدان را در آسمان شرافت خود آویختهاند و بار اصلی نظام را نیز روی دوش خود دارند. نظام اسلامی اکنون با سرعت و اقتدار در حال پیشرفت است اما عدهای به صورت لنگانلنگان، دارند با این نظام مقدس راه میروند. نظام، رئیسجمهور چابک، فعال، دونده، هشیار و توانمند میخواهد. آدم بیحال و فرسوده حرکت نظام را هم کند میکند.
می توان به آینده این طرح انتخاباتی برای وحدت حداکثری در جریان اصولگرا خوشبین بود؟ اینکه آیا اصولگرایان در نهایت به یک اجماع انتخاباتیخواهند رسید موضوعی است که از هم اکنون نمیتوان پیشبینی کرد ولی در این خصوص که چه گزینههای انتخاباتی پیش روی آنها قرار دارد چند سناریو را میتوان مطرح کرد. همانطور که عرض کردم، همه شواهد حاکی از این است که اصلاحطلبان به صورت گستردهای وارد فاز انتخاباتی شده و رهبران اصلاحات از لزوم احیای اصلاحطلبی سخن گفتهاند و در این راستا با محوریت افرادی نظیر عبدالله نوری و سیدمحمد خاتمی تحرکات جدی در جریان است. بنابراین چنانکه این گزینه تحقق یابد و اصلاحطلبان بتوانند روی گزینهای که ظرفیت جذب افکار عمومی را داشته باشد به توافق برسند و همچنین لایههای اجتماعی طرفدار خود را به مشارکت گسترده انتخاباتی و سیاسی ترغیب کنند، در این صورت امکان اجماع و ائتلاف انتخاباتی اصولگرایان بیشتر تقویت خواهد شد. در عین حال نمیتوان به قطعیت گفت که اجماع انتخاباتی اصولگرایان در صورت حضور گسترده اصلاحطلبان شکل خواهد گرفت. البته گزینه دیگری نیز محتمل است و آن این است که اصولگرایان همگام با اصلاحطلبان وارد گود انتخاباتی شده و چند کاندیدای اصولگرا در کنار کاندیدای اصلاحطلب به رقابت بپردازند. اگر چه احتمال وقوع چنین سناریویی کمتر از گزینههای دیگر است اما باید در نظر داشت که اصرار برخی از گروهها بر معرفی کاندیدای مستقل از هم اکنون چشمانداز این سناریو را روشن میسازد. چه آنکه در جریان انتخابات مجلس هم اصرار برخی گروهها بر معرفی لیست جداگانه ائتلاف کامل اصولگرایان را موجب نشد. البته باید گفت که در صورت تحقق این سناریو، امکان بالا آمدن دگرباره اصلاحطلبان و کسب قدرت توسط آنها تقویت خواهد شد. واقعیت این است که اصولگرایان اگر چه با طیف بندیهای نسبتاً متنوعی در درون خود مواجه هستند اما غالب این طیفهای متنوع به شاخصههای مشترک اصولگرایی نیز پایبند هستند. این موضوع به وضوح در جریان انتخابات مجلس نهم خود را نشان داد و در این جریان اکثر اصولگرایان حول محور جبهه متحد به یک اجماع تشکیلاتی نسبتاً مناسبی رسیدند. در این میان گاهی ائتلاف به یک نفر میرسد و گاهی به دو نفر. بنده معتقدم اصولگرایان نباید با هم جنگ کنند و دعوا هیچ گاه خوب نیست و صلح همیشه بهتر از دعواست. اینکه اصولگرایان در انتخابات آتی چه سناریوهایی را دنبال خواهند کرد و آیا امکان ائتلاف طیفهای متنوع این جریان وجود دارد مسئلهای است که باید بیشتر به آن پرداخت.
یکی از آفتهای هر انتخاباتی که زمینهساز بسیاری از اتفاقات تلخ است بداخلاقیهای سیاسی است، موضوعی که به نظر میرسد چهارماه مانده به انتخابات۹۲ شکل فزایندهای به خود گرفته، به عقیده شما چه مسائلی مقدمه ساز چنین فضایی میشود؟ امروز کشور با توجه به فشارها و تحریمها و خصومتی که دشمنان ما علیه ملت ما دارند و هر روز نیز چنگ و دندان به ملت ما نشان میدهند، در شرایط حساسی قرار گرفته است. از سوی دیگر جامعه ما در آستانه دو تحول بزرگ سیاسی از جمله انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شورای اسلامی به سر میبرد و با توجه به چنین شرایطی هرگونه بداخلاقی سیاسی با توجه به سخنان مقام معظم رهبری نوعی خیانت به مردم به شمار میرود. از این رو تمام گروهها، فعالان سیاسی، احزاب، شخصیتها و مسئولان نظام باید به این نکته توجه اساسی داشته باشند. متأسفانه امروز از سوی برخی از مسئولان و همچنین در برخی نشستهای انتخاباتی رفتارهایی دیده میشود که با اخلاق سیاسی نادیده گرفته میشود و نهادهای گوناگون متهم میشوند. شخصیتهای نظام جمهوری اسلامی همه از شخصیتهای بالای این جامعه هستند و نظام برای آنها هزینه کرده و نباید به این سادگی تخریب شوند. رئیس قوای مقننه، مجریه و قضاییه و همه مسئولان از ذخایر سیاسی امروز چنین جامعهای محسوب میشوند. رقابتهای انتخاباتی نباید به سمت و سوی بد اخلاقی انتخاباتی کشیده شود و مردم احساس کنند اینگونه موضعگیریها با نیت خدمت به مردم نیست. یک انسان ممکن است مسلمان، مؤمن و شیعه باشد اما در عین حال رعایت فضایل اخلاقی را نکند و رذایل اخلاقی مرتکب شود که جامعه نسبت به وی زدگی ایجاد میکند. اخلاق سیاسی دارای برد بیشتری در جامعه است و شخصی که رذایل اخلاقی در وی رخ داده به جامعه لطمههایی را وارد میکند اما اخلاق سیاسی و بداخلاقیها در این حوزه لطمههای اساسیتری را به جامعه میزند. اما اگر بداخلاقیها نهادینه شود این در بدنه اجتماع رسوخ میکند و امنیت اخلاقی و اجتماعی مردم را مختل میکند و هر گروهی هر کاری که دلش خواست در جامعه انجام میدهد. سرایت ناامنی سیاسی به بدنه اجتماع سبب میشود که دیگر از اجتماع باقی نماند و اگر اولیای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی میخواهند اجتماع را از سقوط اخلاقی نجات دهند باید در برخوردها و حرفهای خود مراقبت بیشتری داشته باشند.
چگونه میشود بداخلاقیهای سیاسی را به حداقل ممکن رساند؟ هم دین و هم انقلاب اسلامی ما بر محور اخلاق بوده است. حضرت امام (ره) در مقابله با رژیم طاغوت که وابسته اصلی به امریکا و انگلیس محسوب میشد، هیچ گاه بد اخلاقی نکرد. همانطور که عرض کردم بداخلاقیهای امروز ما نیز ناشی از این است که برخی از فعالان سیاسی امروز از اخلاق و ضرورت رعایت آن در فضای سیاسی کشور فاصله گرفتهاند. شاید توجه بیشتر فعالان سیاسی ما به آموزههای امام راحل(ره) میتوانست، جلوی بسیاری از این بداخلاقیهای سیاسی را بگیرد. امروز ما شاهد این هستیم، شعارهای زیبای اسلامی توسط افرادی با اغراض خاص و با بداخلاقی ترویج میشود؛ کسانی که در حرم حضرت معصومه شعار بصیرت را سر دادند، بیبصیرتترین افراد هستند. اگر آنها مزایا و منافع اعمال خود را سبک و سنگین میکردند، متوجه میشدند که چقدر با یک شعار خود برای رسانههای ضد انقلاب خوراک درست میکنند که این مسئله نشانه بیبصیرتی کامل آنها است. متأسفانه ما قدری از فضای اخلاق دور شدیم و اتفاقات چند روز گذشته نشان دهنده بداخلاقی سیاسی در بین برخی مسئولان ما است. ما باید بار دیگر به ارزشهای اسلامی برگردیم و آموزههای پیامبر گرامی اسلام را مدنظر خود قرار دهیم تا اگر میخواهیم کاری را انجام دهیم، کار سیاستمدارانه شرافتمندانه را انجام دهیم. به هرحال شاید این به نوعی طبیعی باشد که فضای سیاسی کشور گاهی دچار التهاب شود ولی خواص و مسئولان نباید در این التهابات پا را از اصول فراتر بگذارند و باید بحثها و مواضع خود را کاملاً کارشناسی شده و با منطق صحیح و شفاف بیان کنند. امروز حجت برای ما امام و رهبری هستند که صریحترین و شفافترین مباحث را در سطح داخل و خارج مطرح میکنند و در عین حال هم تمام اصول اخلاقی هم در سخنانشان رعایت میشود.
به نظر شما خلأ قانونی باعث رشد فزاینده بیاخلاقیها در جامعه نشده است؟ به نظر من و با توجه به اطلاعی که از قوانین موجود دراین ارتباط دارم متأسفانه اگرچه در اجرای قوانین موجود به شدت دچار مشکل هستیم و دراین ارتباط با نقص و خلأ قانونی نیز مواجهیم در ارتباط با شیوههای تبلیغاتی به صورت مصرح و شفاف در قوانین فعلی محدودیتها و خط قرمزهایی داریم اما با این حال میبینیم که در همه انتخابات چه انتخابات ریاست جمهوری، چه مجلس و چه شوراها- البته در انتخابات مجلس خبرگان کمتر این اتفاق میافتد- قوانین نقض میشود. متأسفانه مسئولان و دست اندرکاران نیز تخلفها را میبینند اما به بهانه و دلیل اینکه اگر با اینگونه موارد برخورد شود به طراوت و نشاط انتخابات خدشه وارد میشود اقدامی نمیکنند. به هرحال اگر این قانون اشکال دارد و قانون مناسبی نیست پس باید درصدد اصلاح آن باشیم. بنابراین از بدو امر و شروع رسمی کار با نقص روبه رو هستیم تا به تبلیغات انتخابات میرسد. بنابراین هرکس در این عرصه تخریب و تخلفی انجام بدهد یعنی به دروغ درباره خود ادعا بکند و همچنین به کاندیداهای رقیب تهمت بزند متأسفانه نه برخوردی صورت میگیرد و نه کسی پاسخگوست و پیگیری قانونی نیز از سوی متولیان صورت نمیگیرد. درحالی که نباید اینگونه باشد عرصه انتخاباتی که میتواند یکی از عرصههای ابراز فرهنگ و جایگاه سیاسی، اجتماعی، شخصیتی یک ملت باشد دستخوش این گونه آسیبها شود.
کلمات کلیدی: انتخابات ریاست جمهوری ، اصول گرایان ، اصلاح طلبان |