ائتلاف انقلابي در چند قدمی جشن ملي انتخابات

آرايش انتخاباتي احزاب و جريانات مختلف سياسي در آستانه انتخابات يازدهم رياست جمهوري به مرور و با گذشت روزها قوام و قواي بيشتري گرفته و با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات در سال ۹۲، حجم فعالیت های انتخاباتی – تبلیغاتی کاندیداهای احتمالی نیز افزایش یافته است. اکنون با توجه به ممنوعیت زمانی برای تبلیغات آشکار، بسیاری از کاندیداهای مطرح، در فضای مجازی تبلیغات خود را به گونه ای که تخطی از قانون تلقی نشود، پیش می برند. در ميان اين فعاليت ها تاكنون ائتلاف ها و پيوندهاي مختلف سياسي و جرياني بر پايه اهداف مشترك شكل گرفته است.
رقابت انتخاباتی میان سه جریان سیاسی
با نگاهی به ترکیب کاندیداهای احتمالی كه تاكنون مطرح شده اند و تعلقات سیاسی و حزبی هر یک از آنان متوجه می شویم که رقابت انتخاباتی میان سه جریان «اصولگرایی»، «اصلاحات» و «انحراف – فتنه» وجود دارد. اما اگر دقیق تر به مجموعه كانديداهاي مطرح نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که رقابت اصلی برای انتخابات در سال ۹۲ همچون سال ۸۸ میان "اصولگرایان" و "اصلاح طلبان" است. زیرا حلقه انحرافی و فتنه گران براي ظاهرسازي و پنهان كردن ذات و باطن خود راهي ندارند غير از وصل اعتقادي و معنوي خود به جريانات اصولگرايي و اصلاح طلبي. چراكه در حال حاضر اين جريانات داراي راي در جامعه هستند و بدين ترتيب ائتلاف «انحراف – فتنه» كه زاييده يا به بيان دقيقتر زائده سياسي محسوب مي شود، در انتخابات برای کسب رای بیشتر، تعلقات خود به مرکز گفتمان هاي غالب یعنی اصولگرایی و اصلاحات را پنهان نخواهد کرد. بدیهی است که در هر صورت با آنکه کاندیداهای این دو طیف مخدوش تعلقی به «اصولگرایی ناب» یا «اصلاحات ناب» ندارند، اما خود را اصولگرا یا اصلاح طلب معرفی خواهند کرد و حتی هیچ بعید نیست که با وارونه سازی واقعیت خود را اصولگرای ناب یا اصلاح طلب ناب معرفی کنند و سایرین را خارج شده از خط مردم و اهداف نظام بدانند. نقش آفرینی این افراد در انتخابات ۹۲ را حتی در صورت رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان باز هم نباید نادیده گرفت؛ زیرا رسانه ها خصوصا فضای سایبری عرصه نامحدود برای افکار عمومی محسوب می شود که هر کسی با هر تفکری می تواند به آن ورود پیدا کند و سکان هدایت بخشی از بدنه اجتماعی را در دست گیرد.
پيگيري انتخابات در اردوگاه اصولگرايان و اصلاح طلبان
در اردوگاه اصولگرايان و اصلاح طلبان موضوع انتخابات سال ۹۲ به طور جدي در دست پيگيري است. اصولگرايان با تشكيل ائتلاف سه گانه شامل «علي اكبر ولايتي»، «غلامعلي حداد عادل»، «محمدباقر قاليباف» به دنبال معرفي يكي از اين افراد يا شخصيتي ديگر در دايره اصولگرايي به عنوان نامزد انتخاباتي مورد تاييد و اجماع اصولگرايان هستند. اين ائتلاف كه تا امروز با چندين نفر از اصولگرايان برجسته نظير آيت الله مهدوي كني ديدار داشته است ضمن دعوت از شخصيت هاي تاثيرگذار اصولگرا براي پيوستن به اين ائتلاف تاكيد كرده كه نامزد نهايي در هنگام اعلام کاندیداتوری به همراه تیم برای تصدی پست های کابینه وارد مسير انتخابات خواهد شد.
در جبهه اصلاحات اما هنوز اختلاف و شكاف به طور جدي ديده مي شود و هنوز اصلاح طلبان به يك ائتلاف و يا اجماع روي يك نفر براي كانديداتوري در انتخابات نرسيده اند. آنچه اكنون در ميان اصلاح طلبان بسيار مشهود است،‌ تكذيب هايي است كه در خصوص كانديداتوري اصلاح طلبان شاخص صادر مي شود و با اين حساب اصلاح طلبان همچنان در مرحله رايزني براي رسيدن به ائتلاف و اجماع هستند.
هدايت افکار عمومی در مسیر واحد انقلاب اسلامی
موضوعي كه در شرايط كنوني از اهميت بالايي برخوردار است، هدايت افكار عمومي در خط واحد انقلاب اسلامي است. برای هدايت افکار عمومی در اين مسير و خارج کردن آن از ریل ائتلاف «انحراف – فتنه» که سوار بر قطار بیگانگان و دشمنان انقلاب شده اند، باید افکار عمومی را به سوی گفتمان های سیاسی ناب هدایت کرد. لذا با توجه به آنکه افراد جامعه یکسان نمی اندیشند و هیچ گاه به یکسان اندیشی حاضر و قانع نخواهند شد، باید همگان را از مسیرهای جداگانه ای که دوست دارند به سوی مسیر انقلاب اسلامی که نظام جمهوری اسلامی دوست دارد، هدایت کرد. در این حالت اگرچه اقشار مختلف جامعه در مسیرهای متفاوت قرار می گیرند، اما در نهایت همه در یک مسیر واحد می افتند؛ همچون رودخانه های جدا از همی که در نهایت به یک رود و دریاچه یا دریا می ریزند. بر این اساس باید از هم اکنون که رقابت های پنهان و بعضا آشکار انتخاباتی خصوصا در فضای مجازی آغاز شده است، از اصولگرایی، "گفتمان ناب اصولگرایی" را در افکار عمومی جای داد و از اصلاحات، "گفتمان ناب اصلاحات" را ترویج کرد. دو گفتمانی که مي توانند در آراء و نظرات سياسي و غيرسياسي، متفاوت از هم باشند اما در باطن هر دو به یک مسیر یعنی مسیر واحد انقلاب و نظام ختم شوند. پیگیری این موضوع نه تنها موجب هدايت افکار عمومی بر اساس اهداف نظام و انقلاب و گفتمان امام و رهبري می شود بلکه پاتکی است به تبلیغات انحرافیون و فتنه گران علیه انقلاب و نظام. آنچنانکه با روی کار آمدن گفتمان های ناب و اصیل فرصت ابراز وجود از افراطیون و انحرافیون و فتنه گران گرفته خواهد شد.
انتخاب بهترین گزینه از میان تقسیم بندی های سیاسی
در چنین اوضاع و احوالی طبیعی است که باید بر اساس «شرایط روز و مصالح نظام و انقلاب» و «بيانات مقام معظم رهبري در خصوص انتخابات»، گروه های مختلف اصولگرایی و اصلاح طلبی را مورد سنجش قرار داد و پس از اين مرحله دلسوزان نظام و انقلاب خصوصا اصحاب رسانه بهترین گزینه از میان آنها را برای معرفی و تبليغ در میان افکار عمومی برگزینند.
با اين تحليل و با توجه به دلايل فراوان می توان دریافت که بهترین گزینه از تقسیم بندی های فعلی سیاسی که در شرایط حاضر مورد اقبال افکار عمومی قرار گیرد، گزینه «اصولگرای اصلاح طلب» است. جالب آنکه اصلاح طلبان هم به نوعی به دنبال این گزینه هستند و برخی از آنان خود را اصلاح طلبی می دانند که از اصولگرایی نیز بهره هایی برده اند. بنابراین انتخاب گفتمان «اصولگرایی اصلاح طلبانه» علاوه بر آنکه مصلحت و حقيقت شرایط امروز است و می تواند مردم را به آینده امیدوار کند و از ابراز هیجانات کاذب و احساسی باز دارد، تبلیغات انتخاباتی میان دو جبهه اصلاحات و اصولگرایی را نیز در عین رقابت خواه ناخواه به رفاقت تبدیل می کند و برخی از راه های گریز از قانون در مسیر بعد از انتخابات را می بندد. زیرا با انتخاب شخصی منطبق با این معیار هم اصولگرایی حفظ شده است و هم اصلاح طلبی که شرایطی بدین سبک رضایت عمومی را هم در بدنه اجتماعی و هم در بدنه احزاب در پی خواهد داشت.
راه های رسیدن به گزینه مطلوب ریاست جمهوری یازدهم
با تشخیص معیار «اصولگرای اصلاح طلب» برای رئیس جمهور بعدی باید در پی راه هایي بود که از میان کاندیداهای مطرح، شخصی که مطابق این معیار است مورد اقبال عمومی قرار گیرد و رای و نظر مردم اعم از اصوگرا و اصلاح طلب به سوی او جلب شود. در میان مهمترین راههای ممکن برای رسیدن به این هدف، باید به این مورد اشاره کرد كه تلاش و رایزنی برای تحقق اجماع در جبهه اصولگرایان در یک قاعده هدفمند طوری که آراء انصراف دهندگان به سوی شخص موردنظر هدایت شود، از مهمترين و در دسترس ترين راهكارها به شمار مي‌آيد. بنابراين در حال حاضر تمام اصولگرايان ناب و انقلابي بايد در مسير ائتلاف سه گانه حركت كنند و آنها كه قصد كانديداتوري دارند ضمن پيوستن به اين ائتلاف به اهداف و نظرات جمعي پايبند باشند و در آخر كار همه از يك كانديداي واحد که با مشی سیاسی «اصولگراي اصلاح طلب» مطابقت دارد، حمايت كنند. برای انتخاب کاندیدای نهایی از ائتلاف سه گانه این نکته را نیز باید در نظر داشت که در شرایط امروز جهانی مهمترین رخدادی که موفقیت های بزرگ و بین المللی انقلاب اسلامی می تواند روی آن نقش بندد، مساله «بیداری اسلامی» است. از این رو باید شخصی مسئولیت ریاست جمهوری یازدهم را بر عهده گیرد که در عین سیاستمداری، تیزهوشی، رعایت اعتدال و ولایتمداری در کلام و عمل،با مسائل بین المللی و جریان بیداری اسلامی آشنایی کامل داشته باشد.
در پایان ناگفته نماند که دشمنان داخلی و خارجی برای رسیدن به اهداف خود از مسیر انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، بار دیگر جنگ نرم خود را شدت بخشیده اند تا همانند سال ۸۸ پس از «تبلیغات رسانه ای» به «تشنجات خیابانی» دامن بزنند. بنابراین اگر بتوان در این فرصت باقیمانده با برنامه ریزی دقیق جلوی حربه های مجازی این دشمنان را گرفت، به مراتب ارتفاع پرش آنان از فضای مجازی به درون صحنه واقعی کمتر خواهد شد و در چنین شرایطی می توان با کمترین هزینه نتیجه کار آنان را طور دیگری رقم زد و آراء ملت در انتخابات ۹۲ را تبديل به يك جشن ملي كرد.