به گزارش موج حضور به نقل از سرویس سیاسی خبرنو- چند ماه پیش بود که خبر ائتلاف 1+2 برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال92 با حضور سه تن از شخصیت های مطرح اصولگرا آقایان ولایتی، حداد عادل و قالیباف در صدر رسانه های داخلی قرار گرفت.
خبری که چندی بعد از سوی دکتر قالیباف تکذیب شد و باعث شد که دکتر حداد عادل در حاشیه همایش حقوقدانان بسیجی به توضیح جانب آن بپردازد. حداد عادل گفت: «ما با تجربهای که از قبل داشتیم فکر کردیم چرا جریانات در این زمینه تصمیم بگیرند؟ ما خودمان اگر ائتلاف کنیم، بهتر میتوانیم به نتیجه برسیم؛ وقتی در نظر سنجی ها مشخص شد که 60 درصد آراء متعلق به این 3 نفر است، تصمیم گرفتیم ائتلاف کنیم و در نهایت 2 نفرمان تصمیم بگیریم برای خدا کاندیدای ریاست جمهوری نشویم.
فعلاً 3 ماه است که حول این محور با هم گفتو گو میکنیم و امیدواریم این تجربه ناموفق نباشد و ساز و کاری پیدا کنیم که بشود از این ائتلاف به وحدت برسیم. قبول داریم که رقبای اصولگرایان مایل به تکثر اصولگرایان هستند هرچند ما هم مایلیم در آنها تکثر وجود داشته باشد؛ این امر پنهانی نیست ، باید دید میخواهیم خودمان را پیش بیندازیم یا دلمان برای انقلاب میسوزد، اینجا میدان امتحان است. جبهه پایداری اصرار دارد که به دنبال کاندیدای اصلح است، ما هم میگوییم خدا کند اصلحی وجود داشته باشد که مورد قبول همه باشد اما اگر یک اصلحی بود که رای نداشت آنوقت چکار کنیم ، نکند هیچ اصولگرایی در هیچ سطحی از اصولگرایی ، موفق نشود. در حال بحث هستیم که چطور میشود از بین این سه نفر یک نفر کاندیدای ریاست جمهوری شود، البته درب ائتلاف سه گانه بسته نیست و اگر کسی در نظر سنجیها رأی بالایی داشت و اصولگرا هم بود، میتواند به این ائتلاف بپیوندد؛ کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ارث پدری هیچ کس نیست.»
پس از این سخنان بسیاری از تحلیلگران سیاسی از جمله اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی معتقد بودند که علیرغم نظر دکتر حداد عادل -که نیت صدق وی بر کسی پوشیده نیست- شهردار تهران به هیچ عنوان به این ائتلاف تن نداده و در صورتی که قرعه به نام کس دیگری بیافتد قاعده را برهم زده و به صورت مستقل کاندیدا می شود.
بعنوان نمونه حجت الله درویش پور، نماینده مردم ایذه در این رابطه بیان داشت : بعید است قالیباف در ائتلاف 1+2به نفع ولایتی و حداد عادل کنار برود. محمد جواد ابطحی عضو جبهه پایداری نیز با اشاره به سکوت قالیباف در خصوص ائتلاف 1+2 با بیان اینکه این سکوت علامت رضایت نیست اظهار نمود: اتفاقاً این سکوت دلیلی بر رد ائتلاف تلقی میشود. این سکوت در مسائل اجتماعی و سیاسی ناشی از ناراحتی و نگرانی فرد است و الا میآمد و نظراتش را بیان میکرد. محمدجواد ابطحی هم با اشاره به شواهد و قراین موجود خاطرنشان میکند: آقای قالیباف به هیچ وجه به نفع دیگری کنار نمیرود. برای انتخابات آمده است. تازه هم شروع نکرده، از 8 سال قبل کلنگش را بر زمین زده و در 3 سال اخیر هم فعالیتهای انتخاباتی و تبلیغاتیاش را تشدید کرده است!
پس از فراز و نشیب های فراوان و تاکیدهای پیاپی جریان های مختلف سیاسی مبنی بر لزوم پیوستن به ائتلاف 1+2 و متهم کردن منتقدان این ائتلاف به وحدت شکنی، در روزهای اخیر خبری مبنی بر دیدار 50 نماینده مجلس با شهردار تهران در رسانه ها منتشر شد.
مهرداد لاهوتی یکی از نمایندگان مجلس با تشریح جزئیاتی از این جلسه گفت که قالیباف در این جلسه در مورد ائتلاف از این تعبیر استفاده کرد که این یک مذاکره است و نه ائتلاف، چون اعتقاد به مذاکره دارد و فکر میکند که در این مذاکرات میتوانند از یکدیگر حمایت کنند. همچنین قالیباف در این دیدار معتقد بوده که تشکیلات کشوری، استانی و شهرستانیاش را بهتر از کاندیداهای دیگر ساماندهی کرده است و این روند انتخاباتیاش را ادامه میدهد و بر آمدن خود در انتخابات ریاستجمهوری اصرار دارد.
قبل از تحلیل آنچه که گفته شد، ضروری است نگاهی به تعاریف مرسوم و آکادمیک دو کلمه "ائتلاف" و "مذاکره" داشته باشیم.
ائتلاف چیست؟
ائتلاف، از جمله مفاهیم و واژه های سیاسی است که هر روز در خبرهای سیاسی و بین المللی رسانه ها یا در سخنان سیاستمداران و فعالان سیاسی تکرار می شود.لغت نامه دهخدا در صفحه ۳۱۶۵ جلد سوم معنای لغوی واژه «ائتلاف»( alliance) را «مجتمع گردیدن، با همدیگر الفت گرفتن و پیوسته شدن» ذکر کرده است. از نظر اصطلاحی در عرصه سیاست نیز ائتلاف توافقی میان دو یا چند طرف برای حمایت از یکدیگر به منظور پیشبرد منافع متقابل است.
ائتلاف ها دارای اشکال مختلفی همچون دو جانبه و چند جانبه، سری و علنی، ساده یا دارای سازمان پیچیده؛ و کوتاه مدت یا درازمدت می باشند. همچنین کاربرد ائتلاف در دو سطح سیاست داخلی و بین المللی رایج است. مصادیق ائتلاف در عرصه سیاست داخلی کشورها را می توان در انتخابات گوناگون پارلمانی یا ریاست جمهوری مشاهده کرد. در بسیاری از این انتخابات معمولا دو یا چند حزب یا نفرکه در یک جناح فکری قرار دارند برای کسب قدرت و پیروزی بر رقبا دست به ائتلاف می زنند.
مذاکره چیست؟
واژه Negotiation(مذاکره) در لغت بهمعنی چک و چانه زدن، جر و بحث، توافق، مبادله، معامله و نقد کردن آمده و در اصطلاح مدیریتی، مذاکره فراگردی است که دو یا چند نفر یا گروه دارای هدفهای مشترک و متضاد، طرحهای پیشنهادی خود را بیان میکنند و شرایط خاص خود را مورد بحث قرار میدهند؛ تا احتمالاً به توافق برسند. مذاکره، معمولاً شامل ترکیبی از مصالحه، همکاری مبتنی بر اعتماد است.
چهار نوع اساسی مذاکره عبارتند از:
مذاکره توزیعی (Distributive Negotiation)؛ راهبرد سنّتی برد- باخت از ویژگیهای مذاکره توزیعی است. این نوع مذاکره، اغلب در موضوعات اقتصادی اتفاق میافتد؛ که در آن طرفین، رفتارهایی همچون ارتباطات محافظهکارانه، اعتماد محدود، بهکارگیری تهدید، خواستهها و اظهارات وارونه از خود نشان میدهند.
مذاکره تلفیقی (Integrative Negotiation)؛ روش حل مسأله مشارکتی، برای رسیدن به راهحلهایی است که بهنفع طرفین مذاکره است. در این نوع مذاکره، مذاکرهکنندگان مسائل طرفین را شناسایی و گزینهها را معین و ارزیابی میکنند و با بیان روشن ترجیحات خود، همزمان به گزینه مورد پذیرش طرفین میرسند.
مذاکره ساختدهی مبتنی بر گرایش؛ فراگردی است که در آن، طرفین مذاکره سعی در ایجاد نگرشها و روابط مطلوب خود دارند. طرفین مذاکره در طول مذاکره رویکردهای میانفردی خاص (مانند خصومت یا دوستی و رقابت یا همکاری) را نشان میدهند.
مذاکره میانسازمانی؛ اغلب گروهها از طریق نمایندهها مذاکره میکنند. این نمایندگان، قبل از اینکه بتوانند با هر گروه دیگر، به توافق برسند، باید توافق مورد نظر گروه خود را نیز بهدست آورند. در مذاکره میانسازمانی، سعی میشود قبل از ارتباط با گروههای مذاکرهکننده دیگر، اجماعی در داخل گروه برای توافق و حل تعارض با گروه مقابل بهدست بیاید.
نقش شخصیت در فرایند مذاکره
فرایند مذاکره، یک تجربه بسیار انسانمحور است. یک مذاکرهکننده موفق، بهعلاوهی شناخت اهداف، نیازها و خواستههای طرف مذاکره، تلاش میکند که نسبت به ویژگیهای شخصیتی مربوط افراد مذاکرهکننده آگاهی پیدا کند. مذاکرهکنندههای دارای زمینههای شخصیتی مختلف در جلسه مذاکره حاضر میشوند. چهار تیپ شخصیتی معروف که مدیران معمولا سر میز مذاکره با آنها مواجه میشوند، عبارتند از :
1. در جستجوی قدرت (The Power Seeker)
2. ترغیبکننده (The Persuader)
3. اعتمادساز (The Reliable Performer)
4. محدودیتساز (The Limited Performer)
با تعاریف مطرح شده و نگاهی به تحولات و اخبار انتخاباتی پرواضح است که این تجمع سه نفره سیاسی هیچ شباهتی به یک ائتلاف مرسوم سیاسی نداشته، بلکه شکل آن همان مذاکره به سبک توزیعی است که یک ضلع از این مثلث را شخصیتی با تیپ شماره یک(در جستجوی قدرت) تشکیل می دهد.
بر اساس سخنان و تحلیل های میدانی، شهردار تهران که چند سالی است ستادهای انتخاباتی خود را بدون تابلو و بی سروصدا در سراسر کشور راه اندازی کرده و تشکل های متعدد سیاسی را حمایت و پشتیبانی می کند بعید به نظر می رسد که برای رضای خدا از کاندیداتوری انصراف داده و به نفع حداد عادل یا ولایتی یا شخصیت های دیگر اصولگرایی کنار رود.
در این میان نباید از بازوی رسانه ای وی نیز غافل بود که اکنون به صورت مستقیم و غیر مستقیم ده ها سایت خبری و روزنامه سراسری به تبلیغ فعالیت های شهرداری تهران و خدمات شهردار در سراسر کشور می پردازند.
متاسفانه رسانه ملی نیز از این امر مستثنی نیست و با پخش برنامه های تبلیغاتی - که عموما رفع کننده مشکل بخش محدودی از شهروندان تهرانی است- در زمان های پربیننده شب و در اخبار سراسری عملا به ستاد انتخاباتی قالیباف تبدیل شده است! تبلیغ تونل نیایش و فعالیت های عمرانی شهرداری مانند ساخت یک پل یا خیابان از مصادیق بارز این تبلیغات است که هر شب شاهد آن هستیم.
دو نکته مهم درباره ائتلاف1+2 که باید به آن توجه کرد:
1- یکی از مهمترین عوامل پیروزی احمدی نژاد در دو دوره انتخابات تبدیل کردن کشور به دو قطب سیاسی(هاشمی- احمدی نژاد) بود. حضور چهره ای مانند قالیباف که تعارض وی با رییس کنونی دولت بر کسی پوشیده نیست می تواند شانس پیروزی نماینده دولت را در انتخابات آینده دوچندان نماید.
2- تصمیم این سه نفر برای ائتلاف روی کاغذ بنا به گفته دکترحداد عادل بر اساس نظرسنجی هایی که منابع آنها معلوم نیست رخ داده در صورتی که با حضور در بدنه اجتماع می توان دریافت که هنوز دولت دهم در قشر محروم جامعه طرفداران زیادی داشته و جریان هایی مانند جبهه پایداری انقلاب اسلامی نیز در قشر متدینین جامعه محبوبیت و مقبولیت بسزایی را کسب کرده اند و همین امرماهیت ائتلاف1+2 را با حضور قالیباف- که شبهه گرایش به هاشمی نیز در او وجود دارد و مورد انتقاد دولت و جبهه پایداری و جریان های مذهبی است- را زیر سوال می برد.
سخن را با بیانی حکیمانه از آیت الله مصباح یزدی درباره وحدت اصولگریان به پایان می بریم.
ایشان با تعیین حد و مرز وحدت فرمودند: وحدت حقیقی میان دو چیز متفاوت محال است چرا که وحدت یعنی همسویی با هم و در یک جهت. بنابراین برای ایجاد وحدت باید یک محور واحد وجود داشته باشد. و در صورتی افراد متعدد و گروههای مختلف میتوانند وحدت مطلوب و معقول داشته باشند که وحدت یک محور داشته باشد اما اگر جهت یکی از آنها تغییر کند و یکی به راست و دیگری به چپ برود وحدت نخواهد شد. زیرا از محور دور شدهاند. محور مقیاس و شاقول است که با آن معیار و ملاک وحدت سنجیده میشود. اگر حرکت در راستای آن محور بود وحدت مؤثر خواهد بود ولی اگر جهتها تغییر کند وحدت بیثمر شده و تنها یک نام باقی خواهد ماند. همه کسانی که به انقلاب اسلامی معتقد هستند با آنها وحدت داریم اما ارتباط ما با آنها یکسان نیست.
در مسائل سیاسی کشور کسانی که اصولگرا هستند ما احترام خاصی برای آنها قائل هستیم البته کسانی که واقعا اصولگرا هستند نه اینکه از نام آن سوءاستفاده میکنند. ما با برخی از اصولگرایان بر اساس تشخیص خود ارتباط بیشتری برقرار میکنیم . کسانی که شناخت شان از ارزشهای اسلامی بیشتر بوده و دلبستگی آنها به انقلاب و اصول آن بیشتر از سایر اصولگرایان است. بنابراین وظیفه ما این است که نسبت به اینها بیشتر ارتباط برقرار کنیم و علاقه ما به اینها بیشتر است. |