القاب سیاسی؛ از «عالیجناب سرخپوش» تا «آقامحسن» .
دنیای ورزش و هنر را دنیای القاب میدانند؛ دنیایی که بازیگران و بازیکنان به القاب گهگاه عجیب و غریب ملقب میشوند، از سلطان، ژنرال و شهریار تا آقای بازیگر و مرد هزار چهره اما به غیر این دو دنیا، سپهر سیاست ایران نیز شاهد حضور سیاستمدارانی است که توسط رسانهها به القاب مختلف نائل آمدهاند و در فضای رسانهای بیشتر به این القاب شناخته میشوند تا اسامی عادی خود.
مرد بحران، سردار سازندگی، عالیجناب سرخپوش و آیتالله صبور
هاشمی رفسنجانی از جمله اولین سیاستمداران ایران است که در همان سالهای ابتدایی انقلاب لقب «مرد بحران» را به خود اختصاص داد. او که در آن سالها رئیس مجلس بود نقش یک سیاستمدار فراجناحی را بازی میکرد که با نفوذ خود اختلافات سیاسی و مشکلات کشور را حل میکرد. هاشمی رفسنجانی بارها و بارها در کتاب خاطرات خود به این مسئله اشاره کرده است.
دهه دوم انقلاب یعنی دهه 70 نیز برای هاشمی، در برگیرنده لقب تازهای بود و این بار طرفداران آیتالله، وی را «سردار سازندگی» نامیدند و علت آن را عملکرد وی در بازسازی کشور بعد از هشت سال جنگ تحمیلی دانستند. هاشمی دهه سوم انقلاب را نیز با یک لقب جدید سپری کرد و آن هم «عالیجناب سرخپوش» بود؛ لقبی که این بار از سوی مخالفان وی به او داده شده بود. آنها معتقد بودند تمام مشکلات کشور حاصل مدیریت هاشمی رفسنجانی است.
بعد از اتفاقات سال 88 و تندرویهایی که علیه هاشمی صورت گرفت، برخی سکوت و مماشات او در مقابل این هجمه را نشأت گرفته از صبر و اندیشهورزی سیاسی او دانستند و او را «آیتالله صبور» نامیدند. بدین ترتیب میشود هاشمی رفسنجانی را «مرد لقبها» دانست.
مردی با عبای شکلاتی
سیدمحمد خاتمی دیگر سیاستمدار ایرانی است که توسط طرفداران خود به لقبی خاص مشهور شده است. خاتمی بر خلاف هاشمی که عملکردش باعث گرفتن لقب شده بود، نوع لباس پوشیدنش باعث شد که طرفدارانش وی را «مردی با عبای شکلاتی» بنامند. استفاده از عبا و لبادههای رنگی، تاثیر بسزایی در این نامگذاری داشته است.
هرگاه نامی از «مردی با عبای شکلاتی» به میان میآید، ناخودآگاه نگاهها به سوی سیدمحمد خاتمی کشیده میشود. در کنار این لقب برخی از خاتمی به عنوان «سید خندان» هم نام میبرند. خندههای خاتمی علت این نامگذاری توسط طرفداران این رئیسجمهور پیشین ایران است.
شیخ دیپلمات
رئیسجمهور ایران که این روزها درگیر حل مشکلات اقتصادی و دیپلماسی کشور است، به خاطر مدیریت پرونده هستهای ایران در زمان ریاست جمهوری خاتمی، توسط رسانهها به «شیخ دیپلمات» معروف شد.
روحانی در آن روزها به واسطه انتقال پرونده هستهای ایران از وزارت خارجه به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، درگیر پرونده هستهای ایران و مذاکره با سه کشور غربی یعنی«آلمان، فرانسه و آمریکا» و دو کشور «چین و روسیه» شد. این گفتوگوهای هستهای از دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران، چهرهای دیپلماتیک ساخت و بعد از آن رسانهها به رئیسجمهور فعلی ایران، لقب «شیخ دیپلمات» را دادند.
شیخ محتسب
وزیر دادگستری دولت یازدهم که سابقه وزارت کشوری در دولت احمدینژاد را در کارنامه خود دارد، از سوی رسانهها به نام «شیخ محتسب» نام گرفت. حضور چندین ساله پورمحمدی در مناصب قضایی از جمله دادستانی خوزستان و سازمان بازرسی کل کشور باعث شد تا رسانهها این لقب را به او بدهند. اما خود پورمحمدی در گفتوگویی به این نام واکنش نشان داد و گفت: «این لقب برای مردم مفهوم نیست. مردم نسبت به شنیدن این لقب نه حس منفی خواهند داشت و نه حس مثبت. برای من هم قشنگ نبود چون مفهوم نبود. اسم باید یک پیام جدی داشته باشد.»
شیخ نور
ناطق نوری، سیاستمدار کهنهکار ایرانی، دیگر چهرهای است که رسانهها او را با یک لقب خاص میشناسند. رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و نامزد شکستخورده انتخابات 76 ایران در فضای رسانهای به «شیخ نور» شناخته میشود. روحانی متولد روستای نور، از روستاهای شمالی کشور، در فضای انتخابات ریاست جمهوری سال 76 توسط رسانهها به این نام معرفی شد و از آن پس هر گاه نامی از این رئیس سابق مجلس ایران به میان میآمد، نگاهها به سوی «شیخ نور» جلب میشد. شیخ نور این روزها به دنبال کنارهگیری همیشگی از دنیای سیاست است.
نخستوزیر امام
دیگر سیاستمدار ایرانی که اکثر مردم او را با لقب میشناسند، میرحسین موسوی است. مردم او را به واسطه حمایت امام خمینی در جریان رای اعتماد در مجلس دوم، «نخستوزیر» امام نامیدند. این نام بر او باقی ماند و در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 88 باز هم این لقب به واسطه حضور او در انتخابات ریاستجمهوری آن سال بر سر زبانها افتاد و حتی مدتی بعد از آن نیز بسیاری میرحسین را با نام نخستوزیر امام مینامیدند.
سردار، دکتر، خلبان
شهردار این روزهای تهران، دیگر سیاستمداری است که مردم و رسانهها برای او لقبی را انتخاب کردهاند. حضور در سپاه پاسداران و نیروی انتظامی و دریافت درجه سرداری و دریافت مدرک خلبانی و دکترای جغرافیای سیاسی باعث شد تا مردم و رسانهها، محمدباقر قالیباف را «سردار، دکتر، خلبان» بنامند.
قالیباف در جریان دو انتخابات ریاست جمهوری بارها و بارها با عکس خلبانی به تبلیغات پرداخت که باعث شد مردم این نام را برای شهردار تهران انتخاب کنند.
شایان ذکر است که قالیباف چندان با این لقب داده شده توسط رسانهها موافق نیست.
شیخ اصلاحات
در میان اصلاحطلبان، نامی دیگر وجود دارد که از طرف رسانهها لقبی را به خود اختصاص داده است. مهدی کروبی، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی که این روزها به عنوان یکی از نامزدهای معترض انتخابات شناخته میشود در زمان ریاست بر مجلس ششم توسط رسانهها به عنوان «شیخ اصلاحات» شهره شد.
بسیاری این لقب را به خاطر رفتار کروبی در مقابل جریانهای تندرو در مجلس ششم به او دادهاند. «شیخ اصلاحات» لقبی بود که سالها با رئیس مجلس ششم همراه بود و بسیاری از رسانهها، در تیترهای خود به جای نام کروبی از شیخ اصلاحات استفاده میکردند.
طبیب سیاستمدار
پزشک اطفال بودن و مدیریت دیپلماسی کشور در 16 سال برای رسانهها کافی بود تا علیاکبر ولایتی را «طبیب سیاستمدار» بنامند. ولایتی که دارای مدرک دکترای اطفال است، از زمان ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنهای تا ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی عهدهدار پست وزارت خارجه بود و طی این سالها بهویژه بعد از پایان جنگ ایران و عراق پروندههای مهم خارجی کشور را مدیریت کرد.
ولایتی در کنار حضور فعال در عرصه سیاست خارجی، شغل اصلی خود یعنی طبابت اطفال را نیز رها نکرده است و همچنان در بیمارستان و مطب خود حاضر میشود.
وزیر سابق خارجه ایران از شاگردان دکتر محمد قریب است.
مرد خاکستری اصلاحات
حضور همیشگی در پشت پرده از موسوی خوئینیها مردی مرموز برای جریان اصولگرایی ساخته است و بسیاری او را مرد پشت پرده اصلاحات میدانند و اعتقاد دارند که وی مدیریت جریان اصلاحات را طی سالهای گذشته بر عهده داشته است. همین رفتار موسوی خوئینیها باعث شد تا رسانههای اصولگرا به این روحانی اصلاحطلب لقب «مرد خاکستری اصلاحات» را بدهند. بسیاری هنوز معتقد هستند او مرموز ترین سیاستمدار ایران است.
آقامحسن
آقامحسن و محسن امام القابی است که از زمان جنگ تا انتخاباتهای ریاست جمهوری همراه با محسن رضایی بوده است. فرمانده سابق سپاه پاسداران که سالهاست لباس نظامی را از تن خارج کرده و لباس سیاست بر تن کرده است، در زمان جنگ توسط نیروهای زیردست خود به نام «آقامحسن» شناخته میشد. در جریان انتخابات نیز برخی او را «محسن امام» میدانستند و در این ایام برخی او را مرد همیشه حاضر در صحنه انتخابات مینامیدند.
مرد لابیهای مجلس
مجلس شورای اسلامی را بسیاری محلی برای لابی و مذاکرات پشت پرده بهویژه در زمان رای اعتماد یا تصویب مصوبات خاص میدانند. در همین رابطه افرادی هستند که نقش تاثیرگذاری در این لابیگری دارند که در این میان رسانهها از محمدرضا باهنر به عنوان «مرد لابیهای مجلس» یاد میکنند. خود باهنر نیز معتقد است که یکی از لابیگرهای حرفهای مجلس است و به نظر میرسد از این لقب به شدت راضی است.
ادیب سیاستمدار
حداد عادل نمونه دیگر این افراد است که رسانهها به واسطه تحصیلاتش در رشته فلسفه و ادبیات به او لقب «ادیب سیاستمدار» را دادهاند؛ لقبی که با توجه به سابقه حداد عادل، به نظر میرسد لقب بهجا و جالبی است.
سپهر سیاست ایران، القاب دیگری را تجربه کرده و در آینده نیز تجربه خواهد کرد و بر خلاف تصورها دنیای سیاست، دنیایی است که القاب در آن حرف اصلی را میزنند و میشود دنیای سیاست را دنیای القاب دانست. |