مرور روزنامه‌های امروزشنبه نهم شهریور ماه 92.
احتمال افزایش 38درصدی قیمت حامل‌های انرژی
روش برخورد دولت و مجلس در اصلاح قانون بودجه سال جاری، تحلیل و بررسی سیر حوادث سوریه و تاثیر آن بر آینده روابط ایران و غرب، مسائل شهرداری تهران و معرفی اولین سخنگوی زن وزارت خارجه در کنار توصیه‌های مهم محبیان به رئیس جمهور مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های امروز هستند.

روش برخورد دولت و مجلس در اصلاح قانون بودجه سال جاری، تحلیل و بررسی سیر حوادث سوریه و تاثیر آن بر آینده روابط ایران و غرب، مسائل شهرداری تهران و معرفی اولین سخنگوی زن وزارت خارجه در کنار توصیه‌های مهم محبیان به رئیس جمهور مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های امروز هستند.

احتمال افزایش 38درصدی قیمت حامل‌های انرژی

روزنامه بهار از زبان مصباحی مقدم رییس کمیسیون بودجه از احتمال افزایش 38درصدی قیمت حامل‌های انرژی خبر داده و نوشته: دولت گذشته هرچه سعی کرد با واقعی کردن قیمت‌های سوخت و حامل‌های انرژی باری از دوش خود بردارد با چراغ قرمز مجلس مواجه شد ولی ظاهرا وضعیت بحرانی بودجه امسال باعث شده تا مجلس هم به یاری دولت یازدهم بیاید تا تیم اقتصادی آن با فراغ خاطر بیشتری بتواند طبق وعده‌های داده شده به مهار رکود تورمی بپردازد. اما روز جمعه خبری از مجلس به گوش رسید مبنی بر این‌که دولت قصد دارد تا طبق مصوب بودجه 92 قیمت حامل‌های انرژی را بالا ببرد. در همین راستا رییس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت‌وگویی با خبرگزاری مجلس انجام داد و در آن اشاره‌ای به احتمال افزایش قیمت برق و آب و سوخت‌های انرژی كرد. غلامرضا مصباحی‌مقدم در این گفت‌وگو تصریح کرد: دولت براساس قانون بودجه امسال باید 50‌هزار‌میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانه‌ها درآمد کسب کند که دو راهکار برای تامین این میزان وجود دارد که یکی از این راهکارها افزایش قیمت بعضی حامل‌های انرژی است که قانون بودجه 92 نیز اجازه افزایش 38‌درصدی قیمت بعضی از این حامل‌ها مانند بنزین و گازوییل را داده است حتی احتمال افزایش قیمت آب و برق نیز وجود دارد. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی افزود: خبرهایی شنیده می‌شود مبنی بر این‌که دولت در‌صدد افزایش قیمت حامل‌های انرژی تا سقف 38‌درصد براساس قانون بودجه است که در این صورت بخشی از درآمدهای کاهش یافته هدفمندسازی یارانه‌ها از این طریق جبران می‌شود. او در پاسخ به این سوال که با توجه به برنامه‌های دولت برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها، آیا افزایش قیمت حامل‌های انرژی بار هزینه‌ای برای مردم به دنبال نخواهد داشت؟ گفت: این افزایش قیمت نیز مانند سایر هزینه‌هایی است که در اثر تورم به مردم تحمیل شده است. رییس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس ادامه داد: قیمت همه کالاها بر اثر بالا‌بودن نرخ تورم افزایش یافته و خدماتی که دولت یازدهم ارائه می‌دهد سه سال است که تغییر نداشته و این خدمات نیز مانند سایر هزینه‌هایی است که مردم تحمل می‌کنند اما دولت باید نسبت به خانواده‌های کم‌درآمد جامعه توجه ویژه داشته باشد و سهم این اقشار را در هدفمندی یارانه‌ها افزایش دهد که راهکار حمایت از این اقشار حذف دو الی سه دهک بالای جامعه از دریافت یارانه نقدی خواهد بود و آنچه از این محل صرفه جویی می‌شود باید در اختیار خانواده‌های کم‌درآمد قرار گیرد تا قدرت خرید آن‌ها در برابر افزایش قیمت حامل‌های انرژی جبران شود. مصباحی مقدم تاکید کرد: تنها راهکار منطقی برای تامین درآمد دولت از محل هدفمندی یارانه‌ها افزایش قیمت حامل‌های انرژی است. او با اشاره به این‌که قیمت حامل‌های انرژی براساس قانون بودجه 38‌درصد افزایش می‌یابد درباره شنیده‌هایی مبنی بر پرداخت یارانه نقدی از محل صندوق توسعه ملی گفت: صندوق توسعه ملی از منابع دولت خارج شده است بنابراین امکان استفاده از منابع صندوق توسعه ملی برای هزینه‌های جاری کشور سم مهلک برای اقتصاد ایران است. این نماینده مردم در مجلس نهم افزود: منابع صندوق توسعه ملی باید در جهت تولید سرمایه‌گذاری شود که زاینده، ماندگار و توسعه اقتصادی برای نسل‌های آینده را در پی دارد. مصباحی مقدم افزود: اگر از منابع صندوق توسعه برداشت شود بدان معناست که تمام منابعی را که در این صندوق ذخیره شده ، حراج کرده باشیم. رییس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس در پایان درباره میزان نرخ رشد اقتصادی با بیان این‌که این نرخ رشد از آغاز دولت نهم تا پایان دولت دهم روند نزولی داشته است خاطرنشان کرد: نرخ رشد اقتصادی در پایان سال 91 منفی 0/5 درصد بوده است. این در حالی است که هیچ‌گونه خبری در تایید این موضوع از سوی سخنگوی دولت یا وزرای اقتصادی دولت به صورت عمومی منتشر نشده است. با توجه به سخنان مصباحی‌مقدم به نظر می‌رسد حتی اگر دولت به این اقدام دست بزند کاری غیرقانونی نکرده و طبق مصوبه بودجه مجلس این کار حق دولت است. البته با توجه به رکود تورمی که در حال حاضر کشور را احاطه کرده شاید این اقدام باعث افزایش تورم و فشار مضاعف بر مردم باشد که برخلاف وعده دولت برای خارج کردن کشور از وضعیت اقتصادی موجود است. به نظر می‌رسد مشکلات اقتصادی به ارث رسیده از دولت گذشته در حال رخ نمایی برای کابینه حسن روحانی است و او را که اولین عزمش را بر بهبود وضعیت معاش مردم گذاشته بود در تنگنا بگذارد. گرچه طبق اخبار به گوش رسیده دولت در حال مشورت با اقتصاددانان برجسته کشور برای پیداکردن راهکارهای جدید برای خروج از رکود تورمی موجود است.

مهدی تقوی هم در مطلبی با عنوان « سیاست سرهم‌بندی یارانه‌ها» برای روزنامه آرمان نوشته: مطمئنا دولت در 100 روزی که وعده‌اش را داده نمی‌تواند تمام مشکلاتی را که در طول سال‌های اخیر ایجاد شده رفع کند و حتی وزیر اقتصاد نیز به این مساله اشاره کرده که رفع مشکلات در این 100 روز غیرممکن است. باید گفت بزرگترین مشکلی که سبب‌ساز این وضعیت شده، هدفمندی یارانه‌ها بود که باید در همین مرحله متوقف شود. نحوه اجرای هدفمندی یارانه‌ها اشتباه بزرگی بود که صورت گرفت. پیش از این نیز نگارنده بارها به این مساله اشاره کرده‌ام که هدفمندی جز تورم چیزی به ارمغان نخواهد آورد. شاید برای مخاطبان هم جالب باشد که با مراجعه به کتاب «23 گفتار درباره سرمایه‌داری» دریابند که سیاست‌های نولیبرالی که من به‌شدت مخالف آن بوده‌ام چقدر به اقتصاد در تمامی جهان صدمه زده است. هدفمندی یارانه‌ها هم ادامه همین سیاست‌های غلط اقتصادی بود که من برای آن اصطلاح «سیاست سرهم‌بندی یارانه‌ها» را به کار می‌برم که متاسفانه دانشجوی سابق من آقای شمس‌الدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم آن را به اجرا درآورد. حال امیدوارم در دوره جدید به کمک سیاست‌های درست اقتصادی مشکلات کم‌کم رفع شود و بتوانیم کشور را از آسیب‌هایی که بر اثر هدفمندی یارانه‌ها ایجاد شده برهانیم.

توصیه‌های مهم محبیان برای دولت روحانی

امير محبيان در سرمقاله امروز رسالت با عنوان « سخني با رئيس جمهور دکتر روحاني» نوشته: واقعيت آن‌است که دولت روحاني در فضايي از خوشبيني روي کار آمده است و از جهت اقبال نسبي اصولگرايان و اصلاح طلبان موقعيتي ممتاز دارد ولي براين باورم که اين فضا بدليل فقدان پشتوانه اجتماعي ايدئولوژيک براي تيم روحاني بسيار شکننده است.دولت هاي اصولگرا و اصلاح طلب در زمان خود هر چند هيچ‌کدام طيف گسترده اي از دو جناح را بسوي خود جذب نکردند ولي حامياني ايدئولوژيک و پابرجا داشتند که در بحران ها قابليت اتکا داشتند. دولت روحاني فضاي مثبت گسترده تري پيش رو دارداما در صورت قرار گرفتن در بحران نه تنها حاميان ايدئولوژيکي ندارد بلکه مابين دو فک جناحي گير خواهد افتاد.

وی ادامه داده است که: روحاني فرصتي حداکثر دوساله براي پي ريزي سريع زير ساخت مستحکم براي دولت خود در اختيار دارد والا موقعيت براي او سخت خواهد شد.اين دو سال حاصل عدم اعتماد به نفس فعلي اصلاح طلبان و خوشبيني موقت اصولگرايان به دولت روحاني است.ظرف دو سال آينده به مرور اصولگرايان تند رو به بازيابي خود خواهند پرداخت و پاره اي از شکاف هاي عملياتي و ديدگاهي ميان اصولگرايان معتدل و روحاني هم قهرا آشکار خواهد شد.از سوي ديگر؛اصلاح طلبان فعلا به اتحادي از سر ناچاري با روحاني دست زده اند؛آنها براي انتخابات مجلس برنامه داشته و در صورت کسب موقعيت بهتر ديگر با زبان فعلي با روحاني سخن نخواهند گفت.در آن صورت موازنه منفي فعلي در دوجناح که فضاي تنفس براي روحاني ايجاد کرده است در بدترين حالت سريعا به موازنه فشار دو سويه به روحاني تغيير جهت خواهد داد . روحاني براي بقا مجبورخواهد شد يا در ميان دو منبع فشار گرفتار آيد يا به يک سو گرايش يابد و اين پايان ميانه روي خواهد بود.

وی در پایان یادآوری کرده است: در موارد مختلف تاکيد کرده ام که کليد قدرت دولت روحاني در رسانه ها براي مديريت برداشت و توقعات در داخل و خارج است ولي دولت روحاني هنوز توجه لازم را به اين مسئله نداشته است؛ فقدان استراتژي احمدي‌نژاد در حوزه رسانه که اورا در افکار عمومي به حاشيه هاي بي حاصل کشاند متاسفانه در دولت روحاني هم ادامه دارد.آنان که قدرت رسانه را کم مي انگارند در مورد قدرت خود دچار برآورد نادرست هستند.فضاي خوشبيني سريعتر از آن چه که تصور کنيد توسط رسانه ها به فضاي ياس و بدبيني تبديل مي شود ؛روحاني نبايد رويکردهاي خود را با فضاي مثبت و آرام کنوني تنظيم کند؛ هنوز ماه عسل است؛ بايد مهره‌ها و رويکردها را براي لحظات سخت برگزيد؛ نبرد هنوز آغاز نشده ولي زودتر از آن که تصور مي‌رود آغاز خواهد شد؛روزهاي سختي در راهست؛ آماده شويد!

محسن هاشمي گزينه اصلاح طلبان در شهرداري

تنها چند روز مانده به شروه کار شوراهای جدید، روزنامه اعتماد به سخنان احمد مسجد جامعي در مورد شورای شهر و شهرداری تهران پرداخته است و نوشته: بالاخره از ميان شش نامزد نهايي اصلاح طلبان براي معرفي شهردار به صحن علني شوراي شهر چهارم، نام محسن هاشمي خارج شد. او توانست با اكثريت قاطع آرا، جواز ورود به مرحله دوم، يعني صحن علني شورا را بگيرد. با اين حساب، در صورتي كه تنها دو عضو شورا، خارج از فراكسيون 14 نفره اصلاح طلبان به هاشمي راي دهند، او به عنوان شهردار جديد تهران، به كار مشغول خواهد شد. در همين حال احمدمسجدجامعي، گفت: اصلاح طلبان عضو شوراي شهر در دور چهارم پس از بررسي كارنامه 24 نفر كانديداي شهرداري تهران به شش نامزد نهايي رسيدند كه در نشست هايي با بررسي برنامه نامزدهاي مختلف، نهايتا به اين نتيجه رسيدند كه محسن هاشمي به عنوان انتخاب اول اصلاح طلبان براي شهرداري تهران است. مسجدجامعي با بيان اينكه همه نامزدهاي نهايي اصلاح طلبان را شايسته شهرداري مي داند، گفت: محسن هاشمي جامع ترين برنامه را در ميان نامزدهاي مختلف داشت و روي برنامه اش خيلي كار شده بود. مطالعات عميقي پشت برنامه اش بود و گزارش هايش همراه با اسناد بود و برنامه تطبيقي تهران را با برخي پايتخت هاي ديگر ارائه كرده بود. وي افزود: علاوه بر برنامه جامع، محسن هاشمي توان و تجربه خود را در مديريت شهري نشان داده است و كسي در توانايي اش ترديدي ندارد. او تجربه صنعتي هم در دفاع مقدس دارد و انصافا اهل همكاري با همه گروه ها و جناح هاست و نگاهش در مديريت شهري كارشناسانه است. مجموعه اينها باعث شد كه اصلاح طلبان محسن هاشمي را به عنوان نامزد نهايي خود معرفي كنند. وي در پايان گفت: همه اصلاح طلبان شوراي شهر به محسن هاشمي راي مي دهند و اميدواريم كه با راي دوستان ديگر او بتواند با راي موثري شهردار تهران بشود.

سخنگوی جدید وزارت خارجه کیست؟

مرضیه افخم سخنگوی جدید وزارت خارجه از امروز شنبه کار خود را آغاز می‌کند. روزنامه ابتکار در باره وی نوشته است: مرضيه افخم، هشتمين سخنگوي وزارت امور خارجه ايران، پيش از اين مديرکل ديپلماسي عمومي اين وزارتخانه بود و مسئوليت اداره کل اطلاعات و اخبار دستگاه ديپلماسي را در نيز فهرست سوابق مديريتي اش دارد.وي به دو زبان انگليسي و فرانسه تسلط دارد.

رسالت هم نوشته: سخنگوي جديد وزارت امور خارجه سابقه هشت سال مديركلي اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه را در كارنامه فعاليت خود دارد.وي همچنين بعد از تغيير در ساختار و چارچوب اداري وزارت امور خارجه در دوران وزارت «علي اكبر صالحي» به عنوان مديركل ديپلماسي عمومي وزارت امور خارجه منصوب شد.

اعتماد هم در مطلبی با عنوان «نگاه ظريف دكتر ظريف» به قلم كتايون لامع زاده در این باره نوشته: در دستگاه ديپلماسي كه عادت بود از بالابه خبرنگار نگاه شود «مرضيه افخم» داستان ديگري بود: اگر تحكم و عتابي و پرخاشي بود با ملايمت برخورد و مساله را حل و فصل مي كرد و اگر سفارش و تاكيدي بود به زبان خود ما آن را توصيه مي كرد. افخم از خود ما و از جنس ما رسانه بود: كارشناس و مسلط به كار كه چون «دختر» كسي و «خواهر» كسي و «همسر» كسي نبود اميدي هم به ارتقايش نبود. پوشش او هم با همه زناني كه در مصدر كار بودند، فرق داشت. افخم نه از چادر به عنوان دژي در مقابل ديگران استفاده مي كرد و نه موقع حرف زدن با جنس مخالف نگاهش به ديوار بود. به لحاظ كاري هم تنها پارتي او ديد كارشناسي، پشتكار و حسن خلقش بود آن هم در شرايطي كه معادلات براي انتصاب مديران به گونه يي ديگر رقم مي خورد. هر چه هم كه مي كرد علي القاعده از «معاونت اداره» بالاترش نمي برد. او كار مي كرد، ديگري رياست. دوران اصلاحات و ورود «حميد رضا آصفي» به دفتر سخنگويي وزارت خارجه معادلات را حداقل در اين اداره عوض كرد. آصفي كه كار رسانه يي كرده بود نگاهي متفاوت داشت و در همان روزهاي اول افخم را به رياست يكي از اداره هاي زيرمجموعه خود منصوب كرد. او اگر آن زمان «نخستين» رييس اداره زن در دستگاه عريض و طويل وزارت خارجه نبود مطمئنا جزو «نخستين» ها بود. اندكي بعد چارت تشكيلاتي وزارت خارجه قدري تغيير كرد و آصفي پست «دستيار ويژه وزير» را گرفت و بلافاصله افخم را مديركل اطلاعات و مطبوعات وزارتخانه كرد: اداره يي كه بعدا «ديپلماسي رسانه يي» نام گرفت. تشكيلات مديركلي خلق و خوي افخم و رابطه او با خبرنگاران را تغيير نداد. فروتني و برخورد دوستانه افخم به ويژه هنگامي مشخص مي شود كه او را با اسلاف و اخلافش مقايسه كنيم. او در صندلي مديركلي هم ثابت كرد از جنس رسانه است. دوران اصلاحات كه تمام شد او هم مثل بسياري ديگر به انزوا رفت، اكنون پس از چند سال، همانقدر كه انتخاب «حسن روحاني» و انتصاب «محمدجواد ظريف» براي ما جاي شگفتي و شادماني دارد، انتصاب خانم سخنگو هم خوشحال مان مي كند. كمتر خبرنگاري است كه افخم را بشناسد و با شنيدن خبر انتصاب او به عنوان سخنگو لبخند بر لبش ننشاند. انتخاب افخم را بيش از همه به خودمان تبريك مي گوييم. دوست داريم اين انتصاب را نشانه تغيير روند تعيين مديران بدانيم و به هزاران دختري كه در دانشگاه ها درس مي خوانند بگوييم «اين زن را ببينيد! اگر شما هم در كارتان موفق باشيد حتي اگر دختر و خواهر و مادر كسي نباشيد مي توانيد مدارج ترقي را طي كنيد»: ولي مي دانيم كه با يك گل بهار نمي شود. اين حسن انتخاب بيش از هرچيز مرهون «نگاه ظريف» دكتر ظريف است. از اين بابت قدردان اين ديپلمات ورزيده هستيم. حيف است كلام آخر را نگوييم. به آن گزارشگر صدا و سيما كه در مصاحبه با عراقچي نگران بود خانم سخنگو نيمه شب پاسخ تلفنش را ندهد هم مي گوييم اگر آن ساعت حرف خبري داشته باشي قطعا پاسخش را هم خواهي شنيد.

غرب و دکترين سرزمين سوخته مسلمانان

وضعیت سوریه و تاخیر غرب در حمله به آن مورد توجه روزنامه‌های امروز نیز قرار گرفته است. ابتکار در مطلبی با عنوان «غرب و دکترين سرزمين سوخته مسلمانان» به قلم محمدعلي وکيلي نوشته: آنچه اين روزها در سوريه شاهديم و شمارش معکوس براي عمليات نظامي توسط غرب عليه اين کشور شروع شده است، بيانگر سياست راهبردي غربيها در خصوص سرزمين‌هاي مسلمانشين مي‌باشد. سياست «سرزمين سوخته» مهم ترين راهبرد غرب ظرف سه ده گذشته در ارتباط با جهان اسلام مي‌باشد.

نویسنده پس از اشاره به حوادث چند کشور مسلمان در انتها به سوریه پرداخته و نوشته: حالا نوبت به سوريه رسيده است. اين کشور حدود دو سال است که به ميدان تاخت و تاز و برادر کشي معارضين و ارتش آن کشور تبديل گرديد. سياست سرزمين سوخته بهترين سياستي بود که در اين کشور که معروف به کمربند مقاومت بود، به اجراء گذاشته شد حال که جنگ داخلي فرسايشي شده و ارتش و معارضين به وضعيت کنوني عادت کرده اند و ابتکار عمل به دست ارتش افتاده است؛ غرب با مهندسي افکار عمومي و بنام وظيفه اخلاقي (دفاع از انسانها بي گناه) در تدارک جنگ همه جانبه عليه تاسيسات زير بنايي و اماکن حساس آن کشور مي‌باشند بي شک غرب حاضر به جنگ با سرنشيني در سوريه نخواهد بود. اين بار نيز با تکيه بر قدرت پرتاب موشک‌هاي کروز تلاش خواهد داشت، منابع قدرت ارتش را ويران،زمينه تقويت روحي معارضين را براي مقاومت بيشترفراهم آورد. غرب آنچه مي‌خواست در سوريه بدست آورده است. تبديل اين کشور بدست اهالي آن به سرزمين سوخته، صورت پذيرفته است چشم انداز سياست سرزمين سوخته اين است که اين راهبرد به کشور‌هاي ذکر شده خاتمه نمي‌يابد. عربستان،ترکيه،قطر،امارات و ديگر کشور‌هاي مسلمان نيز در نوبت اجراي سياست سرزمين سوخته مي‌باشند. رهاورد اين سياست،بازتوليد خشونت و اسلام طالباني مي‌باشند. گروههاي تکفيري و جنگجويان متصلب پياده نظام دکترين سرزمين سوخته مي‌باشند بي تدبيري حاکمان و فرصت نشناسي آنان نيز زمينه ساز اجراي اين سياست مي‌باشد.خلاصه نقشه خاورميانه بزرگ با طرح خاورميانه سوخته در حال شکل گيري است.

صادق زيبا كلام در اعتماد؛ بحران سوريه و بد اقبالي روحاني را مورد توجه قرار داده و در بخشی از مطلب خود نوشته: در ايران هم همچون بسياري از مناطق ديگر خاورميانه و جهان، خيلي ها بي صبرانه در انتظار گزارش بازرسان سازمان ملل كه امروز (شنبه) قرار است منتشر شود، هستند. يكي از آن خيلي ها در ايران آقاي دكتر حسن روحاني رييس جمهورمان هستند. علت نگراني رييس جمهور ما مشخص است. او نيك مي داند كه سرنوشت سياست خارجي اعتدالي اش در گرو اين گزارش است. اگر چه گزارش هيچ ارتباطي با ايران پيدا نمي كند، اما روحاني نيك مي داند كه اگر گزارش مبين آن باشد كه حمله شيميايي در جنوب دمشق كه عمدتا زير نفوذ مخالفين بشار اسد است، توسط رژيم وي صورت گرفته آنقدرها طول نمي كشد كه امواج بمب افكن ها و موشك هاي كروز آسمان سياسي را سياه خواهند كرد. صدها مراكز نظامي، پايگاه هاي هوايي، تاسيسات نظامي و ارتباطاتي سوريه مورد هدف قرار خواهند گرفت. آقاي روحاني نيك مي داند كه اين پايان ديپلماسي تنش زدايي ايشان با غرب و آشتي با دنياست كه در حقيقت اصلي ترين و مهم ترين بخش سياست خارجي وي را تشكيل مي دهد. در حقيقت و به نحو حزن انگيزي موشك هاي كروز قبل از آنكه توان نظامي بشار اسد را از كار بيندازند، پرونده بنفش رنگ «سياست تنش زدايي با غرب» را كه روي ميز كار دكتر ظريف قرار دارد به قفسه هاي انبار راكد پرونده هاي مختومه در بايگاني وزارت خارجه در ميدان امام خميني روانه مي كند.

کیهان هم در یادداشت روز خود در پاسخ به این سوال که «فتیله جنگ چرا نم‌کشید !» نوشته: آمریکا در این 12 سال پر از حماقت هر آنچه در چنته داشت رو کرد. اما جبهه و محور مقاومت هنوز برگ‌های برنده و رو نشده بسیاری دارد که چشمه‌هایی کوچک از آنها را در جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه و 7 روزه رو کرد. مقامات آمریکا و انگلیس در این یک هفته زیادی حرف زدند اما ولی امر جبهه مقاومت و بیداری اسلامی هنوز چند جمله حکیمانه بیشتر نگفته است؛ آمریکایی‌ها بدانند مطمئنا از این مسئله ضرر خواهند کرد همچنان که در عراق و افغانستان ضرر کردند. این دخالت‌های نظامی نفرت ملت‌ها را نسبت به آنها زیاد می‌کند و آنان را در منطقه بدنام‌تر می‌کند، به علاوه که هیچ آینده روشنی ندارد... منطقه مثل انبار باروت است.

فعلا که گویا فتیله جنگ‌افروزی آمریکا نم کشیده است.